زنجفرهنگ فارسی عمیدمادۀ چسبناکی که از تنه و شاخۀ بعضی درختان میوهدار میتراود و سفت میشود؛ انگم؛ صمغ: ◻︎ ز بالا دو چیز از دل سنگ سخت / برون تاخته همچو زنج از درخت (اسدی: لغتنامه: زنج).