زندنیجی
فرهنگ فارسی عمید
۱. نوعی پارچۀ لطیف که در زندنه بافته میشده: ◻︎ چون باد زندنیجی کهسار برکشد / بر خاک و خاره سندس و خارا برافکند (خاقانی: ۱۳۶).
۲. نوعی کرباس که از آن دستار و شال درست میکرده و دور سر میپیچیدهاند.
۲. نوعی کرباس که از آن دستار و شال درست میکرده و دور سر میپیچیدهاند.