25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
سازندگی
فرهنگ فارسی عمید
۱. سازنده بودن؛ عمل سازنده.
۲. (موسیقی) [قدیمی] ساز زدن؛ نواختن؛ نوازندگی.