ترجمه مقاله

سبقت

فرهنگ فارسی عمید

۱. پیشی؛ تقدم.
۲. پیش‌دستی.
۳.پیش‌روی.
⟨ سبقت جستن: (مصدر لازم) پیشی جستن.
⟨ سبقت گرفتن: (مصدر لازم) پیشی گرفتن؛ پیش افتادن.
ترجمه مقاله