(صفت) [پهلوی: sturg] ۱. بزرگ؛ عظیم.
۲. بزرگجثه؛ قویهیکل؛ تنومند؛ زورمند.
۳. [قدیمی، مجاز] خشمناک.
۴. [قدیمی، مجاز] ستیزهکار.
۵. [قدیمی، مجاز] گستاخ: ◻︎ پذیرفتهام از خدای بزرگ / که دل بر تو هرگز ندارم سترگ (فردوسی۱: ۸۸).
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.