ستوان
فرهنگ فارسی عمید
۱. (نظامی) افسری که درجهاش بالاتر از استوار و پایینتر از سروان است: ستوانیکم، ستواندوم، ستوان سوم.
۲. (صفت) [قدیمی] محکم.
۳. (صفت) [قدیمی] پایدار؛ پابرجا.
۴. (صفت) [قدیمی] امین.
۲. (صفت) [قدیمی] محکم.
۳. (صفت) [قدیمی] پایدار؛ پابرجا.
۴. (صفت) [قدیمی] امین.