سرپیچ
فرهنگ فارسی عمید
۱. (برق) آلتی در چراغ برق که لامپ به آن پیچیده میشود.
۲. آلتی در چراغ نفتی که فتیله در آن بالا و پایین میرود.
۳. [قدیمی] عمامه؛ دستار؛ شالی که به دور سر ببندند: ◻︎ مانندۀ مار پیچبرپیچ / پیچیده سر از کلاه و سرپیچ (نظامی۳: ۴۴۶).
۲. آلتی در چراغ نفتی که فتیله در آن بالا و پایین میرود.
۳. [قدیمی] عمامه؛ دستار؛ شالی که به دور سر ببندند: ◻︎ مانندۀ مار پیچبرپیچ / پیچیده سر از کلاه و سرپیچ (نظامی۳: ۴۴۶).