سرکشی
فرهنگ فارسی عمید
۱. گردنکشی؛ نافرمانی؛ یاغیگری.
۲. رسیدگی و بازرسی.
〈 سرکشی کردن: (مصدر لازم) [مجاز]
۱. گردنکشی کردن؛ نافرمانی کردن.
۲. به کاری رسیدگی کردن؛ محلی را بازرسی کردن.
۲. رسیدگی و بازرسی.
〈 سرکشی کردن: (مصدر لازم) [مجاز]
۱. گردنکشی کردن؛ نافرمانی کردن.
۲. به کاری رسیدگی کردن؛ محلی را بازرسی کردن.