سفارت
فرهنگ فارسی عمید
۱. (سیاسی) سفارتخانه.
۲. (سیاسی) شغل و وظیفۀ سفیر که از جانب یک دولت به پایتخت دولت دیگر میرود.
۳. (اسم مصدر) [قدیمی] میانجیگری کردن؛ اصلاح کردن امور میان مردم؛ واسطۀ صلح بودن.
۲. (سیاسی) شغل و وظیفۀ سفیر که از جانب یک دولت به پایتخت دولت دیگر میرود.
۳. (اسم مصدر) [قدیمی] میانجیگری کردن؛ اصلاح کردن امور میان مردم؛ واسطۀ صلح بودن.