ترجمه مقاله

سفیر

فرهنگ فارسی عمید

۱. (سیاسی) شخصی که به نمایندگی از جانب یک دولت در پایتخت دولت دیگر اقامت دارد؛ ایلچی.
۲. اصلاح‌کننده میان دو قوم؛ میانجی.
⟨ سفیرکبیر: (سیاسی) نمایندۀ عالی سیاسی یک دولت در کشور دیگر که کار‌های سفارت‌خانه را در آن کشور اداره می‌کند.
ترجمه مقاله