ترجمه مقاله

سه تو

فرهنگ فارسی عمید

۱. (موسیقی) = سه‌تار
۲. (صفت) ‹ستو› مسکوک مسی که روی آن آب‌طلا یا نقره داده باشند؛ پول قلب.
ترجمه مقاله