ترجمه مقاله

سواری

فرهنگ فارسی عمید

۱. سوار شدن؛ عمل سوار شدن بر مرکب.
۲. (صفت نسبی) [مقابلِ باری] اسب و استر و هر مرکبی که بر آن سوار شوند.
ترجمه مقاله