ترجمه مقاله

شبگرد

فرهنگ فارسی عمید

۱. کسی که در شب گردش می‌کند: ◻︎ رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن / ترک من خراب شبگرد مبتلا کن (مولوی۲: ۷۰۱).
۲. [مجاز] پاسبان؛ عسس.
۳. [مجاز] دزد.
ترجمه مقاله