ترجمه مقاله

شخ

فرهنگ فارسی عمید

۱. تیغ کوه؛ سرکوه.
۲. زمین سخت و ناهموار: ◻︎ میوه‌ها سر در کشند از شدّت گرما به ‌شاخ / ماهیان بیرون فتند از جوشش دریا به شخ (انوری: ۵۸۲).
۳. (صفت) محکم؛ استوار: کمان شخ.
ترجمه مقاله