شرنگفرهنگ فارسی عمید۱. سَم؛ زهر: ◻︎ تیر ستم فلک خدنگ است / شهد شرۀ جهان شرنگ است (انوری: ۲۱).۲. هرچیز تلخ.۳. (زیستشناسی) = حنظل