ترجمه مقاله

شیخ

فرهنگ فارسی عمید

۱.دانشمند دینی؛ عالم دین.
۲. (موسیقی) مرشد؛ پیر.
۳. [قدیمی] سالخورده، پیر.
۴. [قدیمی] رئیس طایفه؛ بزرگ.
⟨ شیخ‌المرسلین: [عربی: شیخ‌المرسلین] [قدیمی] حضرت نوح.
ترجمه مقاله