صحبت
فرهنگ فارسی عمید
۱. گفتگو.
۲. مشغول شدن و پرداختن به چیزی.
۳. آمیزش جنسی؛ جماع.
۴. [قدیمی] یار و همدم شدن.
۵. [قدیمی] یاری و همدمی؛ معاشرت.
〈 صحبت کردن (داشتن): (مصدر لازم) ١. گفتگو کردن. ٢. [قدیمی] همنشینی کردن.
۲. مشغول شدن و پرداختن به چیزی.
۳. آمیزش جنسی؛ جماع.
۴. [قدیمی] یار و همدم شدن.
۵. [قدیمی] یاری و همدمی؛ معاشرت.
〈 صحبت کردن (داشتن): (مصدر لازم) ١. گفتگو کردن. ٢. [قدیمی] همنشینی کردن.