ترجمه مقاله

صلب

فرهنگ فارسی عمید

۱. مصلوب کردن؛ به دار آویختن؛ به دار زدن؛ کسی را بر دار کشیدن.
۲. درآوردن چربی و مغز استخوان.
۳. بریان کردن گوشت.
ترجمه مقاله