صنعت
فرهنگ فارسی عمید
۱. (اقتصاد) عملکرد هریک از مراکز تولیدی اعم از کارخانهها و کارگاهها: صنعت داروسازی.
۲. (اسم) (اقتصاد) هریک از شاخههای تولید: صنعت فرش، صنعت سینما.
۳. (اسم) پیشه؛ کار.
۴. (اسم) (ادبی) در بدیع، هریک از آرایههای لفظی و معنوی: صنعت تشبیه.
۵. (اسم) [قدیمی] هنر.
۶. [قدیمی] تظاهر؛ تصنّع.
۲. (اسم) (اقتصاد) هریک از شاخههای تولید: صنعت فرش، صنعت سینما.
۳. (اسم) پیشه؛ کار.
۴. (اسم) (ادبی) در بدیع، هریک از آرایههای لفظی و معنوی: صنعت تشبیه.
۵. (اسم) [قدیمی] هنر.
۶. [قدیمی] تظاهر؛ تصنّع.