ترجمه مقاله

طلبیدن

فرهنگ فارسی عمید

۱. طلب کردن؛ خواستن: ◻︎ مرا بَدَل ز خراسان زمین یمگان است / کسی چرا طلبد مر مرا و یمگان را (ناصرخسرو: ۱۱۸).
۲. دعوت کردن.
۳. نیاز داشتن.
٤. [قدیمی] جستن.
ترجمه مقاله