ترجمه مقاله

عارف

فرهنگ فارسی عمید

۱. شناسنده؛ دانا.
۲. (تصوف) کسی که خدا او را به مرتبۀ شهود ذات و اسما و صفات خود رسانده باشد؛ کسی که عبادت حق را از آن جهت می‌کند که او را مستحق عبادت می‌داند نه از جهت امید ثواب یا خوف از عقاب؛ کسی که برای رسیدن به معرفت خداوند خود را ریاضت می‌دهد؛ حکیم ربانی: ◻︎ عاصیان از گناه توبه کنند / عارفان از عبادت استغفار (سعدی: ۸۶).
۳. [قدیمی] صبور؛ شکیبا.
ترجمه مقاله