عراق
فرهنگ فارسی عمید
۱. سرتاسر کنارۀ نهر یا دریا؛ کرانۀ آب.
۲. (موسیقی) گوشهای در دستگاههای ماهور، نوا، و راستپنجگاه، و آواز افشاری از ملحقات دستگاه شور.
۳. (موسیقی) [قدیمی] از شعبههای بیستوچهارگانۀ موسیقی ایرانی.
۲. (موسیقی) گوشهای در دستگاههای ماهور، نوا، و راستپنجگاه، و آواز افشاری از ملحقات دستگاه شور.
۳. (موسیقی) [قدیمی] از شعبههای بیستوچهارگانۀ موسیقی ایرانی.