غابر
فرهنگ فارسی عمید
۱. رونده؛ گذرنده.
۲. گذشته.
۳. باقی؛ باقیمانده.
۴. (اسم) (نجوم) ستارهای که از تربیع گذشته و به تثلیث نرسیده باشد، یا از تسدیس تجاوز کرده و به تربیع نرسیده باشد.
۲. گذشته.
۳. باقی؛ باقیمانده.
۴. (اسم) (نجوم) ستارهای که از تربیع گذشته و به تثلیث نرسیده باشد، یا از تسدیس تجاوز کرده و به تربیع نرسیده باشد.