غبارفرهنگ فارسی عمید۱. خاک نرم؛ گَرد.۲. [مجاز] آزردگی.〈 غبار خاستن: (مصدر لازم) [قدیمی]۱. بلند شدن گَرد.۲. [مجاز] بهوجود آمدن آزردگی.