غوش
فرهنگ فارسی عمید
۱. اسب کتل؛ اسب یدک؛ اسب جنیبت.
۲. چوب سخت درخت خدنگ که از آن تیر، دوک، زخمۀ ساز، یا چیز دیگر درست میکردند.
۳. (زیستشناسی) = غان
۲. چوب سخت درخت خدنگ که از آن تیر، دوک، زخمۀ ساز، یا چیز دیگر درست میکردند.
۳. (زیستشناسی) = غان