ترجمه مقاله

فراموش

فرهنگ فارسی عمید

۱. آنچه از خاطر شخص محو شده؛ ازیادرفته.
۲. [قدیمی] دچار فراموشی.
⟨ فراموش شدن: (مصدر لازم) از یاد رفتن.
⟨ فراموش کردن: (مصدر متعدی) از یاد بردن.
ترجمه مقاله