فرجام
فرهنگ فارسی عمید
۱. انجام؛ پایان؛ عاقبت؛ آخر کار.
۲. (حقوق) تجدیدنظر در رٲی دادگاه که توسط دیوان عالی کشور صورت میگیرد.
〈 فرجام خواستن: (مصدر لازم) (حقوق) تقاضای تجدیدنظر در دعوایی که حکم آن از دادگاه استان صادر شده.
۲. (حقوق) تجدیدنظر در رٲی دادگاه که توسط دیوان عالی کشور صورت میگیرد.
〈 فرجام خواستن: (مصدر لازم) (حقوق) تقاضای تجدیدنظر در دعوایی که حکم آن از دادگاه استان صادر شده.