25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
فروزیدن
فرهنگ فارسی عمید
۱. افروختن؛ روشن کردن.
۲. (مصدر لازم) روشن شدن؛ درخشان شدن.