ترجمه مقاله

فروهشتن

فرهنگ فارسی عمید

۱. به پایین انداختن.
۲. بر زمین گذاشتن؛ فروگذاشتن؛ پایین گذاشتن.
۳. آویزان کردن.
۴. رها کردن.
۵. (مصدر لازم) آویزان شدن.
۶. (مصدر لازم) [مجاز] خراب شدن.
ترجمه مقاله