فلکه
فرهنگ فارسی عمید
۱. شیرفلکه.
۲. قطعۀ زمین گرد یا زمین دایرهمانند که دور آن خیابان کشیده باشند؛ میدان.
۳. هرچیز شبیه چرخ که دور خود بچرخد.
۲. قطعۀ زمین گرد یا زمین دایرهمانند که دور آن خیابان کشیده باشند؛ میدان.
۳. هرچیز شبیه چرخ که دور خود بچرخد.