قل
فرهنگ فارسی عمید
= 〈 قل خوردن
〈 قل خوردن: (مصدر لازم) [عامیانه] غلتیدن چیزی گرد و گلولهمانند بر روی زمین؛ غلت خوردن.
〈 قل دادن: (مصدر متعدی) [عامیانه] غلتاندن چیزی گرد و گلولهمانند بر روی زمین؛ غلت دادن.
〈 قل خوردن: (مصدر لازم) [عامیانه] غلتیدن چیزی گرد و گلولهمانند بر روی زمین؛ غلت خوردن.
〈 قل دادن: (مصدر متعدی) [عامیانه] غلتاندن چیزی گرد و گلولهمانند بر روی زمین؛ غلت دادن.