قلب شناس
فرهنگ فارسی عمید
۱. آنکه زر و سیم ناسره را بشناسد.
۲. آنکه باطل را از حق تمیز دهد.
۳. کسی که مردم ریاکار را تشخیص دهد: ◻︎ گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ / یا رب این قلبشناسی ز که آموخته بود (حافظ: ۲۲۶).
۲. آنکه باطل را از حق تمیز دهد.
۳. کسی که مردم ریاکار را تشخیص دهد: ◻︎ گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ / یا رب این قلبشناسی ز که آموخته بود (حافظ: ۲۲۶).