ترجمه مقاله

لشکری

فرهنگ فارسی عمید

۱. مربوط به لشکر.
۲. [مقابلِ کشوری] فردی از لشکر؛ سرباز؛ نظامی؛ سپاهی.
ترجمه مقاله