ترجمه مقاله

لعبت باز

فرهنگ فارسی عمید

۱. آن‌که خیمه‌شب‌بازی کند؛ عروسک‌باز.
۲. [مجاز] شعبده‌باز؛ حقه‌باز.
ترجمه مقاله