لنگ
فرهنگ فارسی عمید
پارچهای مستطیل شکل که در گرمابه و زورخانه به کمر میبندند.
〈 لنگ انداختن: (مصدر لازم)
۱. (ورزش) در زورخانه، پرتاب کردن لنگ از طرف مرشد میان دو کشتیگیر که در گود گرم کشتی هستند تا بهخوشی از یکدیگر جدا شوند.
۲. [مجاز] تسلیم شدن و ترک نزاع کردن.
〈 لنگ انداختن: (مصدر لازم)
۱. (ورزش) در زورخانه، پرتاب کردن لنگ از طرف مرشد میان دو کشتیگیر که در گود گرم کشتی هستند تا بهخوشی از یکدیگر جدا شوند.
۲. [مجاز] تسلیم شدن و ترک نزاع کردن.