25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
ماسیدن
فرهنگ فارسی عمید
۱. سفت شدن؛ منجمد شدن.
۲. بستن و سفت شدن روغن در روی چیزی.