ترجمه مقاله

مخمر

فرهنگ فارسی عمید

۱. عاملی که سبب تخمیر شود؛ تخمیرکننده.
۲. خمیرمایه.
⟨ مخمر آبجو: (شیمی)
۱. مایعی غلیظ به رنگ زرد روشن یا خرمایی دارای مواد معدنی، پتاس، آهک، منیزی، آهن، گوگرد، اسیدفسفریک و ویتامین‌های مختلف که که در کارخانه‌های آبجوسازی تهیه می‌شود و مصرف دارویی دارد؛ کفی که از آبجو در هنگام تخمیر گرفته شود.
۲. جاندار تک‌سلولی که قندها در مجاورت آن الکل تولید می‌کنند.
ترجمه مقاله