مخیدن
فرهنگ فارسی عمید
۱. خزیدن.
۲. جنبیدن.
۳. چسبیدن: ◻︎ سبک پیرزن سوی خانه دوید / برهنه به اندام او درمخید (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۱۰۰).
۴. به دنبال کسی رفتن.
۲. جنبیدن.
۳. چسبیدن: ◻︎ سبک پیرزن سوی خانه دوید / برهنه به اندام او درمخید (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۱۰۰).
۴. به دنبال کسی رفتن.