مستزاد
فرهنگ فارسی عمید
۱. (ادبی) در بدیع، شعری که در آخر هر مصراع آن چند کلمۀ زیاده از وزن میآورند، مانند این شعر: ای کامگارسلطان انصاف تو به گیهان ـ گشته عیان / مسعودشهریاری خورشید نامداری ـ اندر جهان / ای اوج چرخ جایت گیتی ز روی و رایت ـ چون بوستان (مسعودسعد: ۴۵۵).
۲. (صفت) [قدیمی] افزونشده؛ زیاد.
۲. (صفت) [قدیمی] افزونشده؛ زیاد.