مهلت
فرهنگ فارسی عمید
۱. زمان مشخص برای انجام کاری.
۲. (اسم مصدر) = 〈 مهلت دادن
۳. [قدیمی] زمان.
〈 مهلت خواستن: (مصدر لازم) زمان خواستن؛ فرصت طلبیدن.
〈 مهلت دادن: (مصدر متعدی) زمان دادن؛ فرصت دادن.
۲. (اسم مصدر) = 〈 مهلت دادن
۳. [قدیمی] زمان.
〈 مهلت خواستن: (مصدر لازم) زمان خواستن؛ فرصت طلبیدن.
〈 مهلت دادن: (مصدر متعدی) زمان دادن؛ فرصت دادن.