ترجمه مقاله

میان

فرهنگ فارسی عمید

۱. وسط.
۲. درون؛ داخل.
۳. (زیست‌شناسی) [قدیمی] کمر.
۴. [قدیمی] کمربند.
۵. [قدیمی] غلاف.
⟨ میان بستن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. کمربند بستن.
۲. [مجاز] آماده شدن برای کاری.
ترجمه مقاله