میانجی
فرهنگ فارسی عمید
۱. کسی که دو نفر را با هم آشتی بدهد و یا واسطۀ رفع اختلاف و کشمکش آنها بشود.
۲. واسطه؛ سبب: ◻︎ تو را از دو گیتی برآوردهاند / به چندین میانجی بپروردهاند (فردوسی: ۱/۷).
۲. واسطه؛ سبب: ◻︎ تو را از دو گیتی برآوردهاند / به چندین میانجی بپروردهاند (فردوسی: ۱/۷).