ترجمه مقاله

نازورمند

فرهنگ فارسی عمید

کم‌زور؛ بی‌زور؛ ناتوان: ◻︎ سگ کیست روباه نازورمند / که شیر ژیان را رسانَد گزند (نظامی۵: ۸۲۴).
ترجمه مقاله