ترجمه مقاله

نستوه

فرهنگ فارسی عمید

۱. کسی که از کاروکوشش به ستوه نیاید؛ خستگی‌ناپذیر.
۲. [قدیمی] مرد جنگی که از جنگ و ستیز عاجز و خسته نشود: ◻︎ ایا خورشید سالاران گیتی / سوار رزم ساز و گرد نستوه (رودکی: ۵۲۹).
ترجمه مقاله