نوند
فرهنگ فارسی عمید
۱. تندوتیز.
۲. (اسم) کشتی.
۳. (اسم) اسب یا شتر تیزرو: ◻︎ یکی را بهایی به تن درکشد / یکی را نوندی کشد زیر ران (فرخی: ٢٤٨).
۴. (اسم) پیک یا سوار تندرو.
۲. (اسم) کشتی.
۳. (اسم) اسب یا شتر تیزرو: ◻︎ یکی را بهایی به تن درکشد / یکی را نوندی کشد زیر ران (فرخی: ٢٤٨).
۴. (اسم) پیک یا سوار تندرو.