ترجمه مقاله

هاج

فرهنگ فارسی عمید

۱. [عامیانه] متحیر؛ سرگشته.
۲. درمانده؛ هاج‌و‌واج.
⟨ هاج‌وواج = هاج
ترجمه مقاله