ترجمه مقاله

هادی

فرهنگ فارسی عمید

۱. هدایت‌کننده؛ راه‌راست‌نماینده؛ رهنما.
۲. پیشوا.
⟨ هادی الکتریسیته: اجسامی که الکتریسیته را منتشر و هدایت می‌کنند، مانند فلزات، بدن انسان، حیوان، و آب.
ترجمه مقاله