ترجمه مقاله

هاف هافو

فرهنگ فارسی عمید

آن‌که هاف‌هاف کند.
⟨ پیر هاف‌هافو: [عامیانه، مجاز] پیری که دندان‌هایش ریخته باشد و نتواند درست حرف بزند.
ترجمه مقاله