هو
فرهنگ فارسی عمید
صدا؛ آواز؛ فریاد؛ بانگ.
〈 هو کردن: (مصدر متعدی) [عامیانه]
۱. سر و صدا راه انداختن.
۲. کسی را با جاروجنجال بدنام و بیآبرو کردن.
〈 هو کردن: (مصدر متعدی) [عامیانه]
۱. سر و صدا راه انداختن.
۲. کسی را با جاروجنجال بدنام و بیآبرو کردن.