ترجمه مقاله

وادار

فرهنگ فارسی عمید

ویژگی آن که به کاری واداشته‌شده.
⟨ وادار کردن: (مصدر متعدی)
۱. کسی را به کاری برانگیختن؛ تحریک کردن.
۲. مجبور کردن.
ترجمه مقاله